جدول جو
جدول جو

معنی سوسو زدن - جستجوی لغت در جدول جو

سوسو زدن
روشنایی دادن چراغ کم نور
تصویری از سوسو زدن
تصویر سوسو زدن
فرهنگ فارسی عمید
سوسو زدن
(خَ بَ بُ دَ)
کم کم روشنی دادن. چراغی کم نور گاه روشن و گاه خاموش بچشم آمدن. با نور ضعیف نمودن. کمی روشنایی دادن. (یادداشت بخط مؤلف) : چراغی از دور سوسو میزد
لغت نامه دهخدا
سوسو زدن
نور ضعیف دادن سوزدن: چراغهای کم نور در آن کوچه غم افزا سوسو می زد
فرهنگ لغت هوشیار
سوسو زدن
((زَ دَ))
روشنایی اندک که از دور دیده شود
تصویری از سوسو زدن
تصویر سوسو زدن
فرهنگ فارسی معین
سوسو زدن
کورسو زدن، تابیدن (نور ضعیف) ، سوسو کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
سوسو زدن
وميضٌ
تصویری از سوسو زدن
تصویر سوسو زدن
دیکشنری فارسی به عربی
سوسو زدن
Flicker
تصویری از سوسو زدن
تصویر سوسو زدن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
سوسو زدن
scintiller
تصویری از سوسو زدن
تصویر سوسو زدن
دیکشنری فارسی به فرانسوی
سوسو زدن
kutikisa
تصویری از سوسو زدن
تصویر سوسو زدن
دیکشنری فارسی به سواحیلی
سوسو زدن
چمکنا
تصویری از سوسو زدن
تصویر سوسو زدن
دیکشنری فارسی به اردو
سوسو زدن
ঝিলমিল করা
تصویری از سوسو زدن
تصویر سوسو زدن
دیکشنری فارسی به بنگالی
سوسو زدن
กระพริบ
تصویری از سوسو زدن
تصویر سوسو زدن
دیکشنری فارسی به تایلندی
سوسو زدن
להבהב
تصویری از سوسو زدن
تصویر سوسو زدن
دیکشنری فارسی به عبری
سوسو زدن
yanıp sönmek
تصویری از سوسو زدن
تصویر سوسو زدن
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
سوسو زدن
ちらつく
تصویری از سوسو زدن
تصویر سوسو زدن
دیکشنری فارسی به ژاپنی
سوسو زدن
깜박이다
تصویری از سوسو زدن
تصویر سوسو زدن
دیکشنری فارسی به کره ای
سوسو زدن
berkedip
تصویری از سوسو زدن
تصویر سوسو زدن
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
سوسو زدن
झपकना
تصویری از سوسو زدن
تصویر سوسو زدن
دیکشنری فارسی به هندی
سوسو زدن
flikkeren
تصویری از سوسو زدن
تصویر سوسو زدن
دیکشنری فارسی به هلندی
سوسو زدن
parpadear
تصویری از سوسو زدن
تصویر سوسو زدن
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
سوسو زدن
lampeggiare
تصویری از سوسو زدن
تصویر سوسو زدن
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
سوسو زدن
piscar
تصویری از سوسو زدن
تصویر سوسو زدن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
سوسو زدن
闪烁
تصویری از سوسو زدن
تصویر سوسو زدن
دیکشنری فارسی به چینی
سوسو زدن
mrugać
تصویری از سوسو زدن
تصویر سوسو زدن
دیکشنری فارسی به لهستانی
سوسو زدن
мигати
تصویری از سوسو زدن
تصویر سوسو زدن
دیکشنری فارسی به اوکراینی
سوسو زدن
flackern
تصویری از سوسو زدن
تصویر سوسو زدن
دیکشنری فارسی به آلمانی
سوسو زدن
мигать
تصویری از سوسو زدن
تصویر سوسو زدن
دیکشنری فارسی به روسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سوزن زدن
تصویر سوزن زدن
دوختن پارچه با دست و به وسیلۀ نخ و سوزن، دوخت و دوز
نقش و نگار انداختن در پارچه با نخ و سوزن
در پزشکی داخل کردن داروی مایع به بدن به وسیلۀ سوزن تو خالی، آمپول زدن، تزریق
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کورسو زدن
تصویر کورسو زدن
نور اندک دادن با روشنایی ضعیف روشن کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بوسه زدن
تصویر بوسه زدن
بوسیدن، ماچ کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سوزن زدن
تصویر سوزن زدن
تزریق کردن تزریق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ورسو زدن
تصویر ورسو زدن
پرسه زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ورسو زدن
تصویر ورسو زدن
((وَ. زَ دَ))
پرسه زدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سوزن زدن
تصویر سوزن زدن
Needle
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سوزن زدن
تصویر سوزن زدن
шить
دیکشنری فارسی به روسی